نفس هاي اخر


ديگه نفس های آخرمه ديگه دارم جون ميدم

خيلي وقته دل ازم بريدی اما تازه به باور رسيدم

يه روزی برميگردی اما ميبيني نفس بريدم

ميبيني توی کفن سفيد توی تابوت دراز کشيدم

اون روز تازه می فهمي که من چقدر عاشقت بودم

مي فهمي که پشيمون بودم ازاينکه پيشت نموندم

دوست دارم بادستای خودت جنازمو توی قبر بزاری

نبينم عشق من بعدازمردنم هنوز ازمن گله داری

حلالم کن عشق من هرچقدرهم به توبدی کردم

ولی بخداهنوزهم دلم ميخوادپيش توبرگردم

اماديگه نميشه عشقم دارن منوبه خاک ميسپارن

بگويادگاريتوبيارن توی قبر روی قلب من بزارن

دستات نلرزه عشقم جنازموبلندکن ازتوی تابوت

يه عمری قلب تنهای من بی توسکوت و خون بود

به خاطرتوئه عشقم که جنازه ی من توی تابوته

بشين کنارجنازه ای که عمری فقط عاشق تو بوده


منبع:www.alinaseri.ir


کانال جدیدترین اشعار,جملات و عکس نوشته های

علی ناصری جهت عضوشدن اینجا کلیک کنید


جهت مشاهده اشعار بیشتر اینجا کلیک کنید


بازدید : 1130امتیاز :3

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به علی ناصری شاعر و ترانه سراه است.
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]